علیرضا بیرانوند، دروازهبان شماره یک تیم ملی ایران، دوباره درگیر «ویروس فیفا» شد. همان ویروس ناشناختهای که بازیکن با سلامت کامل به اردوی تیم ملی میرود و با مصدومیت به باشگاهش برمیگردد. او در تازهترین دیدار تدارکاتی تیم ملی برابر بلغارستان که به میزبانی همین کشور اروپایی برگزار شد، در ترکیب ۱۱ نفره قرار گرفت ولی کلا حضورش در زمین ۲۳ دقیقه بیشتر طول نکشید. «بیرو» در این دقیقه از زمان بازی تصمیم گرفت رو به تخصص همیشگیاش بیاورد و با یک پرتاب دست بلند، مهدی طارمی را در موقعیت گل قرار دهد.
با وجود این، چرخش و فشار بیش از اندازه روی پای تکیهگاه باعث شد تا کشالهاش آسیب ببیند. اگرچه در ساعات اولیه صحبت از این بود که این بازیکن ممکن است تا پنج هفته نتواند بازی کند ولی حالا پزشک باشگاه پرسپولیس خبر داده که مهلت دوری او از میادین دو تا سه هفته خواهد بود. هرچند یکی، دو هفته کمشدن از میزان دوری «بیرو» کار چندان مهمی را از پیش نمیبرد؛ چراکه سرخپوشان تهرانی باید ۲۸ شهریور در حساسترین بازی تابستان در ورزشگاه آزادی به مصاف النصر با کریستیانو رونالدو بروند ولی دیگر نمیتوانند بیرانوند را درون دروازه داشته باشند. این بدان معنی است که یکی از مهرههای کلیدی پرسپولیس این دیدار حساس را از دست میدهد و یحیی را به یک سرگیجه عجیب میکشاند که با جای خالی او چه کند؟ بیرانوند در شرایطی اسیر چنین مصدومیتی شده که یکی از ویژگیهای تماشاگرپسندش همین پرتابهای بلند دست است. او حتی برای همین تخصص اسمش وارد کتاب گینس شده و بهصورت رسمی عنواندار این عرصه لقب گرفته است.
بیرانوند به خاطر پرتاب دست ۶۱ متر و ۶۶ سانتیمتریاش در بازی بین تیمهای ایران و کره جنوبی در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۱۶ (۲۰ مهر ۱۳۹۵) در مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، گواهینامه مربوط به این رکورد را از مسئولان گینس دریافت کرده است. این بدان معنی است که این دروازهبان در طول دوران حرفهایاش بارها این حربه را به کار برده است. او حتی در دیدارهای زیادی که با پیراهن پرسپولیس هم به میدان رفته بارها چنین پرتابهایی داشته ولی اینکه چه شده که در این بازه مهم و حساس، هم دومین بازی تدارکاتی تیم ملی را از دست داده و هم تقابل مهم با النصر در لیگ قهرمانان آسیا را، نیاز به واکاوی بیشتر دارد. درواقع باید پاسخ این سؤال بهطور تخصصیتر ارزیابی شود که آیا بیرانوند چوب تخصصش را خورده یا سهلانگاری؟ شاید اینقدر تخصصیشدن این مبحث نیاز به کارشناسان خبره دروازهبانی داشته باشد ولی برای بررسی نهچندان عمیق آن میتوان رو به مقایسه آورد و از این نوشت که اگر پرتابهای بلند دست برای دروازهبانها امری رایج و بدون ریسک بود، باید بهصورت متداول در لیگهای معبتر فوتبال دیده میشد. حالا شاید دروازهبانی توان پرتاب ۶۱ متر توپ را نداشته باشد ولی پرتابهای ۵۰ و کمی بیش از ۵۰ متری برای بسیاری از دروازهبانها حتی در همین لیگ ایران هم شدنی است.
پرواضح است که اگر چنین حربهای بدون ریسک بود، میتوانست تبدیل به یکی از تاکتیکهای تیمی شود. فارغ از این موضوع، مسئله فیزیک و بدن بازیکن فوتبال هم باید در نظر گرفته شود. بیرانوند شاید بدن سالم و کمنقصی برای یک دروازهبان داشته باشد ولی بالارفتن سن و سال، نیاز به تمرینهای ویژه و تخصصیتر دارد تا بدن همچنان به شوکهای اینچنینی واکنش مثبت نشان دهد. در کنار این موارد، رویآوردن به تمرینات تاکتیکی هم یکی از دیگر مواردی است که نباید بهسادگی از کنارش گذشت؛ آیا پرتابهای بلند بیرانوند در پازل تاکتیکی تیم ملی و باشگاه پرسپولیس گنجانده و برنامهریزی شده؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا برنامهای جدا برای تقویت این تخصص بیرانوند چه از لحاظ بدنی و چه تاکتیکی، در تمرینات در نظر گرفته شده است؟
برای بررسی بیشتر شرایط علیرضا بیرانوند در ترکیب تیم ملی نیاز به بررسی همهجانبهتری هم حس میشود. دلیلش این است که این برای اولینبار نیست که بیرو روی چیزی که تصور میکند تخصص دارد، آسیب میبیند و حضور در زمین مسابقه را از دست میدهد. با مرور وضعیت او در یک سال اخیر میتوان به این نتیجه رسید که بیرانوند برای سومین بار در همین مدت کوتاه است که در نیمه اول بازی تعویض میشود و جایش را به دروازهبان دیگری میدهد. پیشتر او در دیدار فینال کافا مقابل ازبکستان هم پس از برخورد با مدافع تیم ملی، در نیمه اول تعویض شد.
معروفترین تعویض بیرانوند هم که مربوط به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و بازی با انگلیس است که روی یک خروج دیگر و برخورد با مدافع تیم ملی، در همان نیمه نخست مصدوم و تعویض شد. خروجهای شجاعانه بیرانوند هم مثل همین پرتاب بلند دستش، یکی دیگر از تخصصهای علیرضا بیرانوند محسوب میشود ولی وقتی اتفاقی مشابه دو بار در یک بازه زمانی کوتاه رخ میدهد آیا همچنان میتوان از آن بهعنوان یک تخصص نام برد؟ برای روشنشدن بیشتر شرایط بیرانوند شاید مرور تاریخ فوتبال ایران در این بین کمک کند.
در طول برگزاری حرفهای بازیهای تیم ملی فقط شش بار شده که دروازهبان تیم ملی در همان نیمه نخست تعویض شود. بخش عجیب ماجرا مربوط به جایی است که ۵۰ درصد این آمار یک تنه به علیرضا بیرانوند اختصاص دارد! او بالاتر از مرحوم ناصر حجازی که دو بار در نیمه اول بازیهای تیم ملی تعویض شده حالا رکورددار است و این موضوع میتواند در ادامه به ضررش تمام شود. بیرانوند در جام جهانی جایش را به سیدحسین حسینی داد که با وجود عملکرد بد در دیدار مقابل انگلیس در بازی دوم برابر ولز موفق بود و چهبسا اگر اصرار کیروش به استفاده مجدد از بیرو نبود، میتوانست در دیدار سوم نیز همچنان دروازهبان ایران بماند. فارغ از غیبتهای متعددی که اینچنین مصدومیتهایی میتواند برای بیرانوند در بازیهای باشگاهی به وجود بیاورد، او در خطر ازدستدادن جایگاهش در تیم ملی هم قرار میگیرد. در همین تقابل با بلغارستان، پیام نیازمد پس از ورودش به زمین، مطمئن نشان داد و خیال کادر فنی را راحت کرد که اگر بیرانوند نباشد، میتوانند با فراغ بال از پیام استفاده کنند.
البته که شاید ندیدن درخششهای بیرو در ترکیب تیم ملی و تیم باشگاهیاش بیانصافی باشد. در این مورد کسی تردیدی ندارد و تعصب او در چارچوب و همچنین شجاعتش مثالزدنی است، ولی مسئله اینجاست که شجاعت و تیزهوشی نباید با سهلانگاری یکی شود تا طرفین لطمه بخورند. شاید مرور دوباره همین پرسشها کافی باشد که چرا پرتابهای بلند دست دروازهبانها در دنیای حرفهای رایج نیست یا چرا دروازهبانهای بزرگ پس از خروج از دروازه با مدافعان خودی برخوردهای سخت که منجر به مصدومیت شوند ندارند؟ شاید بیرانوند نیاز به اصلاح بخشی از تکنیکهای فردی داشته باشد، البته شاید.